«نسلسازی» مهمترین مسائل مغفولمانده حوزه فرهنگ است
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۱۱۱۱
مجید مجیدی، فیلمساز و کارگردان نام آشنای سینما، تئاتر و هنرهای نمایشی با سخنرانی در همایش سهروزه مدیرانکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ضمن آسیبشناسی فعالیتها و برنامههای کانون در گذر سالیان، از برخی الزامها و اقتضاءهای کار فرهنگی در ایران، بهویژه خلق آثار هنری کودک و نوجوان سخن گفت.
مجیدی که علاوهبر خلق آثاری ماندگار با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بهعنوان عضو هیات مدیره نیز با کانون همکاری دارد، در نخستین روز همایش سهروزه مدیران کل کانون، با تاکید بر اینکه فعالیت در حوزه فرهنگ و کار فرهنگی، اصولاً کاری زمانبر است و نیازمند نگاه بلندمدت و آیندهنگر، گفت: «یکی از آسیبهای جدی که در حوزه فرهنگ با آن روبرو هستیم، این است که عمر مدیریت در این حوزه بسیار کوتاه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با تاکید بر اینکه «تغییر مدام مدیران فرهنگی، لطمه جدی به این حوزه وارد کرده است»، گفت: باید توجه داشته باشیم که کار فرهنگی، کار برای آینده است و بذری که امروز در حوزه فرهنگ میکاریم، سالها بعد نتیجه میدهد.
این فیلمساز برجسته سینمای ایران با شرح خاطرهای شیرین و شنیدنی از دوران کودکی خود، از این گفت که نخستین مواجهه و آشناییاش با دنیای هنرهای نمایشی و تئاتر چهطور و در چه زمانی رقم خورده است. زمانی که بهگفته مجیدی، در اتفاقی سینمایی، بهطور کاملاً اتفاقی، چند دقیقهای از یک نمایش پانتومیم را از لای در نیمهباز یک تالار نمایش به تماشا مینشیند و بلافاصله مجذوب آن میشود، بیآنکه حتی بداند نام این شیوه نمایشی چیست.
او گفت: در حالی که غرق تماشای نمایش بودم، ناگهان دستی از تاریکی نزدیک شد و دستم را گرفت و مرد جوانی از من پرسید که آیا دوست داری وارد سالن بشویم و این نمایش را تماشا کنیم.
وی با بیان اینکه در ادامه از طریق همین مربی تئاتر کودکان و نوجوانان، فعالیتش را در این حوزه آغاز کرد و این فعالیت تا سالیان سال ادامه یافت، گفت: نوع تعامل این مربی جوان تئاتر با بچهها، در ادامه مسیر زندگی من، تاثیرگذار بود و حتی همین امروز هم که در این محفل کنار شما عزیزان هستم، به همین خاطر است.
مجیدی در ادامه با اشاره به نقش این مربی تئاتر در مسیر پیشرفت خود، گفت: این مربی کسی نبود، مگر حسین قشقایی. شهید حسین قشقایی که در آن زمان من و بسیاری از هنرمندان همنسل من را به هنرهای نمایشی علاقهمند کرد. مرحوم سعید کشنفلاح که از مدرسان برجسته رشته تئاتر بودند یا جعفر دهقان که از بازیگران سینما و تئاتر هستند، برخی از هنرمندانی هستند که از شاگردان حسین قشقایی بودند و اگر نبود حسین قشقایی، شاید امثال مجیدی به هنر نمایش و سینما علاقهمند نمیشدند.
حوزه فرهنگ نیازمند نگاه بلندمدت و مدیریت آیندهنگر است
وی همچنین با اشاره به نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حمایت از فیلمسازان و هنرمندان جوان، گفت: بسیاری از کارگردان مطرح سینمای ایران، کارشان را از کانون آغاز کردند؛ بنابراین نقش مدیران و بهویژه مربیانی که بهطور تنگاتنگ با کودکان و نوجوانان ارتباط دارند، کتمانناپذیر است.
کارگردان فیلم سینمایی تحسینشده «بچههای آسمان» با تاکید بر اهمیت کشف استعداد کودکان و نوجوانان در زمان مناسب، گفت: به هر حال کودکان، استعدادهای گوناگونی دارند و مهم این است که در زمان مناسب استعداد خاص هر یک از این کودکان را کشف کنیم. وی کشف استعداد کودکان را از مهمترین وظایف مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواند و با تاکید بر اهمیت دوچندان آن در مناطق کمتربرخوردار و شهرها و روستاهایی که از امکانات کمتری برخوردارند، گفت: من در این چندسالی که فعالیت هنری دارم، هرگز هیچ سمت و مسئولیتی را نپذیرفتهام، اما باتوجه به اهمیتی که برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قائلم و پرورش نیروی انسانی کارآمد را مهمترین وظیفه خود میدانم، از این همکاری استقبال کردم.
مجیدی «نسلسازی» را از مهمترین مسائل مغفولمانده در این سالها خواند و گفت: امیدوارم در ادامه بتوانیم با کشف استعداد کودکان و نوجوانان و پرورش اصولی آنان، دستکم در سالهای آینده شاهد تداوم این سیر کوتاهی در نسلسازی نباشیم.
کارگردان فیلم بچههای آسمان با یادآوری خاطرهای شنیدنی از این فیلم ماندگار تاریخ سینمای ایران، گفت: زمانی که فیلمنامه بچههای آسمان را نوشتم، به بسیاری از نهادها از جمله وزارت ارشاد، حوزه هنری و ... مراجعه کردیم و از هر که میشد برای ساخت این فیلم یاری خواستیم، اما هیچکدام نپذیرفتند و هر بار با پاسخ منفی روبرو شدیم تا اینکه بالاخره این فیلمنامه با همراهی آقای محسن چینیفروشان مدیرعامل وقت کانون ساخته شد. این فیلم پربینندهترین فیلم تاریخ سینمای ایران بود و خواهد بود و تنها ۲۳ بار از تلویزیون چین پخش شده است. وی هدف از بیان این مسئله را تاکید بر اهمیت درک استعداد افراد دانست و گفت: اینکه آقای چینیفروشان تشخیص داد که مجیدی از توانمندی ساخت فیلمی درخور برخوردار است و در ادامه نیز به من اعتماد کرد، اهمیت بسیاری دارد.
رکورددار دریافت جایزه سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر بار دیگر بر لزوم نگاه طولانیمدت در حوزه فرهنگ تاکید کرد و گفت: اگر بچهها به خوبی پرورش یابند، میتوانند در آینده به ارزشمندترین سرمایه ملی کشور تبدیل شوند.
وی همچنین گفت: متاسفانه همیشه در کشور ما به حوزه فرهنگ بهعنوان مسئله دست دوم و سوم نگاه شده است. ما از بضاعت فرهنگی و هنری کشور، آنطور که باید و شاید استفاده نکرده و عملاً نسبتبه آن غفلت کردیم. این نکته را بنده به بسیاری از وزیران و حتی به برخی روسای جمهوری گفتهام.
کارگردان فیلمهای ماندگار «رنگ خدا»، «پدر» و «محمد رسولالله» با اشاره به بحران آب در کشور که از معضلات جدی ایران و ایرانیان است و طبیعتاً هزینههای بسیاری نیز به آن اختصاص مییابد، گفت: ما میتوانیم از طریق فرهنگسازی و با یاری گرفتن درست و اصولی از زبان هنر، با کمترین هزینه، بیشترین فایده و تاثیرگذاری را داشته باشیم و نسبتبه حل بسیاری از معضلهای بزرگ و کلان مملکت همچون همین بحران آب اقدام کنیم.
مجیدی با اشاره به کمتوجهی وزیران ارشاد و مسئولان ارشد فرهنگی کشور به برنامهریزی بلندمدت و رویکرد آیندهنگر در مدیریت فرهنگی، گفت: متاسفانه شاهدیم هر وزیری که برسرکار میآید، صرفاً به فکر این است که جشنواره فیلم فجر را برگزار کند و بجای نگاه بلندمدت و آیندهنگری در حوزه فرهنگ و هنر، تنها برای چند ماه برنامهریزی میکند.
مجیدی همچنین در پایان از مدیران استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواست که هر کودک یا نوجوانی که از استعدادی ویژه در حوزههای گوناگون هنری، برخوردار هستند، به او معرفی کنند تا با برگزاری دورههایی با حضور استادان و مربیان شاخص و توانمند، زمینه آموزش آنان فراهم شود.
همایش مدیران ستادی و استانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روزهای ۱۹ تا ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در تهران در حال برگزاری است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ساير حوزه هامنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: کودکان و نوجوانان کانون پروش فکری مجید مجیدی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حوزه فرهنگ سینمای ایران حسین قشقایی بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۱۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.
محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان میدهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان و فرهنگپژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمیتواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکلگیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زندهیادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودیهای لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت
کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیستبوم او هیچ کوچهای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانههای لری میرنوروز» به جنبههای عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است
فرزین رسایی، مترجم و زبانشناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهشهای امروز مغفول مانده است و توقع میرفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرینکوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز میپرداخت.
وی آشناییزدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینیهای بسیار به چشم میخورد.
او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده میشود که به دلایل سبکی و محتوایی میتوان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمهناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهشهای ادبی است
در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بیتوجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمیگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تک بیتهای میرنوروز، روال عادی تاریخنویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است
ساسان والیزاده، نسخهشناس و فعال فرهنگی و رسانهای هم که در نشست ایوار بهعنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل میشود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زنستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشناییزدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار میبرد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامشبخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
وی درباره نشستهای ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد.
ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بیتوجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارتها و نحوه جمعآوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زندهیاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان بهجز در موسیقی، میرنوروز شناختهشده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزهگرد میشناختند.
انتهای پیام